نقل است به‌ بایزید بسطامی گفتند:
قومی می‌گوینـد که کلید بهشت کلمه «لااله الاالله» اســت. 
گفت: بلی، ولی کلید بی‌دندانه در را باز نمی‌کند 
گفتند آن چیست؟!
گفت: دنـدانـهٔ ایـن کلیـد چهـار چیـز اسـت: 
۱)زبانی‌که از دروغ و غیبت، دور است. 
۲)دلی‌که از مکـر و خیـانـت، صـاف است، 
۳)شکمـی از حــرام و شبـهت، خـالـی است، 
۴)عملـی از ریا و بـدست پاک است 
این نقل قول بایزید بسطامی خیلی بنظرم جالب و دلنشین اومد 
به حق که عارفان واقعی ریشه و بن عبادت رو به درستی به جا آورده‌اند.
 زیاد شنیده‌ايم در منبرها و موعظه‌ها و سخنان عالم دین که لا اله الا الله کلید بهشت است؛ هر کس در روز فلان مقدار از این ذکر را بگوید اینچنین و آنچنان...! 
نمي‌شود منکر ثواب و پاداش گفتن این ذکر زیبا شد؛ ذکری که مرز بین ایمان و کفر است، مرز بین توحید و شرک است. 
اما اگر قرار بود توحید با کلمه‌ای ثابت مي‌شد دیگر نیاز به عمل برای تایید آن نبود 
اینجا سخن بایزید بسیار زیباست... 
دندانه‌های این کلید به اندازه آن کلید مهم هستند
اگر هزاران بار لا اله الا الله بگویيم، اما زبان‌مان از دروغ و تهمت پاک نباشد هیچ اثری از این ذکر نگرفته‌ايم بلکه فقط بار خود را سنگین‌تر کرده‌ايم. و با اعمالمان فقط دلهایی را شکسته و خانه‌هايي را به آشفتگی کشانده‌ايم، با دروغ گفتن درون خود را پر از اضطراب و تلخی و ناراحتی کرده‌ايم.
باز اگر دائم" لا اله الا الله" بگوییم اما دلی پر از کینه و مکر و ناراستی داشته باشیم؛ فقط زبان‌مان را خسته کرده‌ايم چرا که پاکی دل، بی‌کینه بودن، در حق مردم خیر خواه بودن از اصول همان لا اله الا الله هست، اگر قرار باشد با بغض و کینه به دیگران بنگریم قطعا دچار قضاوت‌های بسیار نابجا خواهیم شد که در شان و منزلت یک موحد نیست. 
یا در راستای رزق و روزی و کسب وکار... با وجود لا اله الا الله گفتن بايد برای حلال تلاش کرد نه اینکه در هر لحظه و هر حال فقط برای بدست آوردن پول هر شبه وحرامی را به جان پذیرفت از نظر من چنین شخصی قادر به گفتن حتی ذکر زبانی لا اله الا الله هم نخواهد بود مادامی که ذکر لا اله الا الله ورد زبان انسان مومن است باید در هر شغلی که دارد تقوی پیشه کرده و از حرام، حتی موارد جزیی بپرهيزد و غیر از حلال به چیز دیگری راضی نباشد 
یا شخصی که دائم در حال گفتن ذکر باشد اما اعمال خود را برای به تصویر کشیدن در برابر ديدگان مردم انجام دهد، در این صورت اصلاً وحدانیت را به جا نیاورده و در اصل با ریا کردن، برای خدا هم شریک قرار داده است. یعنی اصل توحید را نقض کرده است. مادامی که عبادت تنها باید برای الله باشد پس به رخ دیگران کشیدن اعمال خود معنایی جز شریک قرار دادن برای الله ندارد. 
چه فایده اگر بگوییم تنها تو را می‌پرستم اما از اینکه فردی شاهد انجام عبادت یا اعمال نیک من باشد شاد و خوشحال شوم! و به خود ببالم که چه خوب فلانی مرا در حین این عمل دید... 
نتیجه این که، لا اله الا الله در صورتی کلید بهشت خواهد بود و در را برای صاحبش باز خواهد کرد که در عمل هم این چهار اصل را رعایت کرده باشد.
بار الها! همه ما رو جزو کسانی قرار بده که با زبان و قلب و جوارح‌مان به این ذکر دلنشین عمل کنیم.